واژۀ بسیج کلمهاى است که در بین زبانشناسان و ادبا داراى کاربرد خاصى است و گویى شاکلۀ فیزیکى لفظِ بسیج حکایت از شور و جوشش ویژهاى مىکند. چنانکه، معنا و مفهوم آن نیز «آمادگى» و «حرکت در جهت سازندگى و کارسازى» مىباشد.
در لغتنامۀ دهخدا آمده است که بسیارى از واژهنامهها و لغتنامههاى پیشین که دربارۀ کلمۀ «بسیج» تحقیق کردهاند، به همین نکتۀ «فعال بودن و آماده بودن» اشاره نمودهاند.
در کلمات شاعر بنام و پیشتاز ادب فارسى اسدى طوسى آمده است:
به هر نیک و هر بد، که دارد بسیج نگیرد به یک سان برآرام هیچ
و اشعار فردوسى حکیم نیز، خالى از همین اشاره نیست:
تو خیره سرى، کارنادیده هیچ ندانى تو آیین رزم بسیج
ولى، ظرافت فوق العادهاى که در این کلمۀ نورانى مىدرخشد و متأسفانه در کتابهاى لغت و واژهنامهها بدان هیچ اشارتى نرفته است، آن است که این حرکت و تکاپو و ناآرامى در وجود، ذات و باطن شخصیت بسیجیان است.
به دیگر سخن، حرکت او در مسیر وجود خود اوست که همواره مىجوشد و همچون، چشمهاى خروشان، گویى پیوسته در سنگر جهاد اکبر و اصغر نشسته است. یعنى، آنجاکه باید بخروشد و فریاد بزند، زمین هموار و کوهسار به زیر پاى او یکسان است و سرما و گرما همچون سردى و گرمى روزگار بر او مىگذرد و در طوفانها و اضطرابها همچون کوه، ثابت است و سینۀ وى چون سپرى محکم در دفاع از معیارهاى حق، آماده است و آنگاه که باید آرامش و طمأنینه بر او حاکم باشد چنان قرین وقار و شکیبایى خواهد بود که رفتار او در مقابله با مشکلات و چالشها قابل تحسین است و به راستى اگر بگوییم علم و ادب و آگاهى به زمان و اخلاق نیکو را از قرآن و سنت آموخته و وجود نورانى او نمونۀ ایمان و اسلام و تربیت قرآنى است، حق است و این گونه تربیت شدگان در هر قرنى در تاریخ اسلام سابقۀ روشنى دارند که در سراسر آن قرون حامى و حافظ احکام و سنتهاى الهى بودهاند به طورىکه، در زندگى اصالت را به دفاع از فرهنگ دین و مکتب الهى مىدادند و در راه این هدف عظیم، جان، مال، فرزند و سامان زندگى خود را فدا مىکردند.
گواه بر صدق این ادعا، تاریخ درخشان و پرافتخار است چنانکه، امثال «حنظلة بن ابىعامر انصارى» را تربیت کرده که در نیمۀ اولین شب زندگى با همسر، با شنیدن ندایى که مردم را به جهاد در جنگ احد دعوت مىکرد، حجلۀ دامادى را ترک مىکند و با شتاب تمام به سپاه اسلام ملحق شده و به خدمت حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) شرفیاب مىشود و به دست «شدّاد بن اسود» شهید مىشود و به لقب «غسیل الملائکه» از حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) مفتخر مىگردد.
آرى، راستى چه بسیار خوب است که بسیجى را بشناسیم و بدانیم که وارث چه نسلى و امانتدار چه فرهنگ غنىاى هستیم. آنان افرادى بى نام و نشان و به دور از هواهاى دنیایى بوده و نیز، در عین تنزیه از کسب مزد و مال و منال، از طلایهداران عزت، ایمان و آزادى بودند. اگر چه، خداى متعال عزت را در قرآن فقط از آنِ همین عزیزان با ایمان دانسته و فرمود:
«وَ لِلّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ. «عزت فقط از آن خدا و رسول و گروه مردم با ایمان مىباشد.
یعنى، زبدگان و برجستگان در هر زمان که جان آنها با عشق خدا و اهلبیت (علیهم السلام) پیوندى محکم دارد، آمادگى و آگاهى تمامعیار خود را با قلب و فطرت آفاق درآمیخته و به صورت سرمایههایى کهن در اجتماع مسلمین ذخیره گردیدهاند، و در پیدایش حوادث تلخ و شیرین، موجب عزت و عظمت اسلام شده و مسلمین را یارى کرده و نام سربلند بسیجیان را سرلوحۀ تاریخ رقم زدهاند.
اکنون این زمزمه را سر دهیم که الا اى بسیجیان و اى جوانمردان و پایمردانى که در روزهاى اول انقلاب اسلامى کشور خود درخشیدید و روح پاک و منور حضرات معصومین (علیهم السلام) را شاد کردید، درورد بر شما که وارث حق آن رجال الهى هستید که در تاریخ اسلام با وجود پربرکت خود درخشیدید و براى عالم و آدم فضیلت، شجاعت و رشادت را در معناى عینى و عملى خود تبیین کردید و در جنگ و جهاد، دشمن هتاک و بىآیین را چنان ادب نمودید و توطئههاى پنهانى و خیانتبار آنها را نقش بر آب کردید چنانکه، براى همیشه از گستاخى خود پشیمان شدند.
شما نیز، اسوۀ جوانان و نوجوانان نسل سوم این کشور عظیم هستید. کشورى که روز به روز دست به گریبان دشمنان خطرناکتر، مجهزتر و خائنتر است که جنگ سخت در جبههها را تبدیل به برنامههاى نرم افزارى، جاسوسى و تهاجم فرهنگى کرده است.
اگر در آن روزها ایمان و اسلحه براى جنگیدن با آنان کافى بود به گونهاى که بسیجى دو سه ماه دوره دیده، در میدان جنگ ید بیضا مىآفرید؛ اما، امروز به جنگهایى در زمینههاى ایجاد ابتذال فرهنگى، رواج شهوترانى و به کارگیرى ابزارهاى عجیبى در روىگردان کردن نظام روحى جوانان و اشاعۀ جامعهشناسى انحرافى مبتلا شدهایم که ضرورت مجهز شدن به ایمانهاى قوى و تخصص هاى تهاجمى حتمى و قطعى است که مبادا به طور انفعالى عمل بکنیم بلکه، باید بتوانیم در مقابل فرهنگ ابتذال و بىدینى و در مقابل حیلههاى ى و جاسوسى آنان ایستاده و بر موج خروشان فتنۀ آنان سوار شده و با سلاح علم و استقامت دینى به پایههاى سست بىبند و بارى آنان حمله کنیم و در مقابل آن توطئههاى فکرى و فرهنگى آنچنان مقاوم باشیم که دشمن بداند در جنگ با آن توطئهها شکست خورده و حیلههایش هرگز به نتیجه نرسیده است و با پاسخ علمى و رشادت عملی به مبارزه نفس گیر با آنان برخاسته و با مجهز شدن به علم، عمل، تقوای علمی و عملی آنان را برای همیشه مغلوب سازیم.
ممدوحی، حسن،علم و ادب، سازمان بسیج مستضعفین، 1392، اول، ص 6- 8
درباره این سایت